چون قدح کز شراب پر گردد
چشمم از خون ناب پر گردد
ماه نو ساغر، آفتاب می است
ماه نو ز آفتاب پر گردد
بس که سوزد دلم جهان چه عجب
گر ز دود کباب پر گردد
تشنه عشق را چه سود کند
بحر و بر گر ز آب پر گردد
نکند کار نیم قطره آب
گر جهان از سراب پر گردد
عالم از تاب خور ز برقع تو
به یکی رشته تاب پر گردد
حال خود گر رقم زند جامی
پشت و روی کتاب پر گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.