کی بود کی که شب محنت من روز شود
صبح اقبال من آن روی دل افروز شود
بی تو از سینه چو خواهم که برآرم نفسی
نارسیده به دلم آه جگرسوز شود
کی شود دوخته چاک دلم از تیغ غمت
گر به هر مو مژه ات ناوک دلدوز شود
گر مطیعش شود این گنبد فیروزه چه سود
هر که بر دولت وصل تو نه فیروز شود
چون رهم باز ز غمهای جهان گر نه غمت
مایه شادی این جان غم اندوز شود
چون الف راستی قد تو بیند چه عجب
کز پی خدمت تو دال صفت کوز شود
حرفی از سر خطت گر بنویسد جامی
پیش او پیر خرد طفل نوآموز شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.