گنجور

 
جامی

چنان ز خلق ملولم که تا به چشم نیاید

مرا خیال کسی روز و شب ز خواب گریزم

به سایه چون روم از تاب آفتاب یقین دان

که من ز سایه خود نی ز آفتاب گریزم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode