شمارهٔ ۱۶
جامی به روی خاک چو یک زنده یافت نیست
خوشوقت مردگان که ته خاک خفته اند
گردی ز رهروان ره صدق مانده بود
آن هم کنون ز ساحت ایام رفته اند
قومی رسیده اند که در کارگاه فضل
هرگز دری به مثقب فکرت نسفته اند
خاری به جان اهل دلی گر خلیده است
چون سبزه گشته خرم و چون گل شکفته اند
خاطر مدار رنجه اگر عیب ها ز تو
هر جا نموده باز و هنرها نهفته اند
از کج چه اعتبار اگر کج نموده اند
بر راست چیست طعنه اگر راست گفته اند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...