دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی
ای پادشاه حسن خدا را ترحمی
عشاق را ز ناز و تنعم فراغت است
نازی بکن که نیست ازین به تنعمی
آهسته ران سمند خدا را که در رهت
صد سرفتاده بیش بود زیر هر سمی
گر می کنیم ناله ز شوق رخت مرنج
کز شوق گل خوش است ز بلبل ترنمی
جامی به جان رسید ز بس گریه های تلخ
هرگز ندید ازان لب شیرین تبسمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنج عاشقان سخن میگوید و از پادشاه یا محبوبش میخواهد که به حالت نگرانکننده آنها ترحم کند. او به زیبایی و ناز محبوب اشاره میکند و میگوید که این عاشقان از لذتهای دنیوی بیخبرند. شاعر همچنین بر روی عشق و شوقی که در دل عاشقان وجود دارد تأکید میکند و میگوید که ناله و گریه آنها از شوق است و نمیخواهد محبوب را ناراحت کند. در انتها، شاعر از تلخی گریههای خود و عدم لبخند محبوب میگوید که به شدت بر او تأثیر گذاشته است.
هوش مصنوعی: هر یک از ما با جان و دل، از تو درخواست کمکی داریم، ای پادشاه با زیبایی، خدا را به حال ما رحم کن.
هوش مصنوعی: عاشقان از ناز و راحتی بینیاز هستند. پس قدری ناز کن، زیرا این نوع خوشیها محدود به این زمان نیست.
هوش مصنوعی: با احتیاط و آرامی از اسب الهی خود بران، زیرا در مسیر تو بسیاری از شیطانها و مشکلات وجود دارد که زیر هر سم آن پنهان شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر از شوق تو نالهای میکنیم، ناراحت نباش؛ چرا که آواز بلبل به خاطر شوق گل است و این حس زیبا و خوشایند است.
هوش مصنوعی: به خاطر گریههای تلخ و دردناک، جامی به جان او رسیده و او دیگر هیچ لبخند شیرینی را ندیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا خوی ابر گل رخ تو کرده شبنمی
شبنم شدهست سوخته چون اشک ماتمی
... این مصرع ساقط شده ...
کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی
کی مار ترسگین شود و گربه مهربان؟
[...]
ای آدمی به صورت و بیهیچ مردمی
چونی به فعل دیو چو فرزند آدمی؟
گر اسپ نیست استر و نه خر، تو هم چن او
نه مردمی نه دیو، یکی دیو مردمی
کم دید چشم من چو تو زیرا که چون کمند
[...]
آمد بهار خرم و آورد خرمی
وز فر نوبهار شد آراسته زمی
خرم بود همیشه بدین فصل آدمی
با بانگ زیر و بم بود و قحف در غمی
صدر جهان رسید بشادی و خرمی
در دوستان فزونی و در دشمنان کمی
شاه جهان و صدر جهان شاد و خرم است
جاوید باد شاه بشادی و خرمی
ای شاه راز طلعت فرخنده فال تو
[...]
در عالم کفایت عقل مجسمی
وز غایت لطافت روح مسلمی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.