شمارهٔ ۹۴۶
صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی
که شور مجلس عشاق شد ز پر نمکی
ز پرده بشری می زند نوا لیکن
رسد به گوش من آواز سبحه ملکی
دمید صبح یقین از فروغ جام ای شیخ
ز زهد خشک چرا مانده در حجاب شکی
ز سعد و نحس فلک دم زند منجم شهر
ز بزم عشرت ما دور باد آن فلکی
عروس عشق تو را دایه شد نمی دانم
که شیر ذوق ز پستان او چرا نمکی
سحاب مکرمت و آب رحمتی جانا
ولی چه سود که بر کشتزار ما نچکی
هزار بلبل خوشگوست جامی آن گل را
یکی بنال نه آخر ازان هزار یکی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...