با اسیران ای رقیب آغاز بدخویی مکن
تلخ کردی عیش ما چندین ترشرویی مکن
در حق ما گر بد اندیشد رقیب از خوی بد
تو رخ نیکوی خود بین غیر نیکویی مکن
ای خوش آن شبها که پایت را کنم بر دیده جا
تو کشی از ناز پا سوی خود و گویی مکن
از تو بوی جان دمد وز باد بستان بوی گل
بیش ازین گو پیش تو اظهار خوشبویی مکن
زان دو ساعد پنجه صبر مرا برتافتی
ناتوانم با من اینسان سخت بازویی مکن
کس نمی بینم که سحر چشم تو خوابش نبست
بیش ازین آن شوخ را تعلیم جادویی مکن
رسم تو دلجویی آمد این زمان کاندر رهت
نقد دل گم کرد جامی ترک دلجویی مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از رقیب خود میخواهد که با اسیران خود بدرفتاری نکند و عیش را تلخ نکند. او به رقیب تأکید میکند که نباید به خاطر خیالات بد، به زیباییهای خود توجه نکند و روح خود را تحت تأثیر منفی قرار دهد. شاعر به یاد شبهای خوشی میافتد که دوستش را بر چشم خود جا میداد، و از او میخواهد که ناز و کرشمهاش را کاهش دهد. همچنین از او میخواهد که از خود بوی خوش را متصاعد کند و دیگر در این زمینه ابراز خوشبویی نکند. شاعر احساس ناتوانی میکند و از رقیب میخواهد که با او سخت نباشد. او به زیبایی و تأثیر چشمان رقیب اشاره میکند و اظهار میدارد که دیگر کسی نمیتواند در برابر آن مقاومت کند. در پایان، شاعر به رقیب میگوید که در این زمان، دلجویی او نباید از دست برود و نباید بر دل او آسیب بزند.
هوش مصنوعی: ای رقیب، با اسیران بدرفتاری نکن. تو خوشیهای ما را تلخ کردهای، دیگر از تو انتظار نداریم که موجب ناراحتی ما شوی.
هوش مصنوعی: اگر رقیب درباره ما بد فکر کند، به خاطر خودت است. پس چهره زیبای خود را با کردار زشتت نزن.
هوش مصنوعی: شبی را تصور کن که من پاهایت را بر چشم میگذارم، تو با ناز پاهایت را به سمت خود میآوری و میگویی از این کار نکن.
هوش مصنوعی: از تو بویی خوش به مشام میرسد و نسیم باغ بوی گل را بیشتر از این به تو معرفی میکند. پس نکنه که به من بگویی خوشبو هستی!
هوش مصنوعی: از دو دست و بازوی تو، صبر من به شدت تحت فشار قرار گرفت. اکنون ناتوان هستم و لطفاً اینگونه به من سخت نگیر.
هوش مصنوعی: کسی را نمیبینم که خواب چشمان تو بر او تأثیر نگذاشته باشد، بنابراین به آن شیطان خوشخوابی بیشتر آموزش نده.
هوش مصنوعی: در این زمان، عادتی که داری این است که افرادی را تسلی میدهی، اما در این راه، قلب من را گم کردهای. پس از دلجویی و تسلی دادن دست بردار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون نمودی رخ به من یک لحظه بدخوئی مکن
شربت دیدار شیرین به ترش روئی مکن
میکنم گر بیخ عیش خویش میگوئی بکن
میکنم گر قصد جان خویش میگوئی مکن
با بدان نیکی ندارد حاصلی غیر از بدی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.