شمارهٔ ۶۳۸
به ناز برمشکن چون نیازمند توییم
ترحمی که اسیر خم کمند توییم
سواره دی بگذشتی و ما هنوز از شوق
نهاده روی به خاک سم سمند توییم
بسوز جان و دل ما برای دیده بد
که بی نظیر جهانی و ما سپند توییم
چه حاجت است به زنجیر پای ما بستن
که ما به سلسله عشق پایبند توییم
غرض ز دنیی و عقبی قبول خاطر توست
ز رد غیر چه باک است اگر پسند توییم
نهال عمر ز باد اجل فتاد از پای
هنوز ما به هوای قد بلند توییم
به جام جم نکنیم التفات چون جامی
چنین که مست می لعل نوشخند توییم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...