شمارهٔ ۶۲
ای در ابرو گره افکنده چه حال است تو را
گویی از صحبت احباب ملال است تو را
موجب حسن تو تنها نه خط و خال فتاد
عشق ما نیز ز اسباب جمال است تو را
تشنگان را به دمی آب تفقد می کن
ای که منزل به لب آب زلال است تو را
بر دل از غصه مرا رنج و ملالی ست عظیم
تا به هر سفله سر غنج و دلال است تو را
بی تو گشتم چو خیالی و به خاطر نگذشت
هرگز این نکته ات آخر چه خیال است تو را
نیست ره سوی توام جز به پر و بال امید
مشکن این بال و پرم را که وبال است تو را
جامی اندیشه ساحل مکن از لجه عشق
که برون رفتن ازین ورطه محال است تو را
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...