شمارهٔ ۲۱۰
غمت روز مرا رسم شب آموخت
دلم را تاب و جانم را تب آموخت
مکن در گریه هر دم عیب چشمم
که این گوهرفشانی زان لب آموخت
ندیدم هیچ مذهب خوشتر از عشق
خوشا آن راهرو کین مذهب آموخت
فرو شوی ای معلم لوح بیداد
که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
ستادن نیست اشکم را ندانم
که این سیر از کدامین کوکب آموخت
دلم دور از رخت تا صبحدم دوش
به ماه و زهره آه و یارب آموخت
نجوید جز شراب لعل جامی
ازان دم کز لبت این مشرب آموخت
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...