سرخ زنبوری بر مگس عسل زور آورد تا وی را طعمه خود سازد، به زاری در آمد که با وجود این همه شهد و عسل مرا چه قدر و محل که آن را بگذاری و به من رغبت آری؟ زنبور گفت: اگر آن شهد است تو شهد را کانی و اگر آن عسل، تو سرچشمه آنی.
ای خوش آن مرد حقیقت که ز پیغام و سلام
رو بتابد به سوی مایده وصل رود
اصل چون روی نماید ز پس پرده فرع
فرع را باز گذارد به سر اصل رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.