جامی
»
هفت اورنگ
»
سبحةالابرار
»
بخش ۳۹ - مناجات در اشارت به آنکه حقیقت ورع اعراض است از ماسوی الله و طلب تحقیق به مقام زهد
ای به خود خوانده ورع وزران را
رغم بر حرص و طمع لرزان را
دید غیر تو حرام است حرام
ورع از ترک حرام است تمام
نیست اهل ورع آن مانده ز راه
کش به غیر تو کند دیده نگاه
هر که از غیر تو شد بیگانه
ورع اینست و دگر افسانه
هر درختی که نه بارش ورع است
رسته از دانه حرص و طمع است
میوه ور کن ز ورع جامی را
ببر از میوه وی خامی را
غره دولت او سلخ مکن
طعم آن میوه بر او تلخ مکن
بر وی آن میوه چنان شیرین دار
که شود در دو جهان شیرین کار
از دلش رغبت دنیا کم کن
زان اساس ورعش محکم کن
سازش از مال جهان مایل زهد
تاکشد رخت به سر منزل زهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.