ای دل و دیده صاحبنظران
از خیالت به جمال دگران
روی در روی تو باشد همه را
چشم دل سوی تو باشد همه را
همه جا پرتو رویت نگرند
پا ز سر کرده به سویت گذرند
به هوای تو نشینند به هم
به تمنای تو بینند به هم
هر نوایی که به جایی شنوند
که ازان بوی وفایی شنوند
پای تا سر همگی گوش شوند
با غمت دست در آغوش شوند
آستین بر سر جان افشانند
دامن از میل جهان افشانند
بنده جامی نه ازان انجمن است
لیک در دامنشان دستزن است
مگسل دست وی از دامنشان
خوشه چینی دهش از خرمنشان
از نم زرق و ریا پاکش کن
در ره صدق و صفا خاکش کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.