هر یک از وصف سمع و وصف بصر
هست جز علم معیتی دیگر
نیست از گوش سر شنیدن او
نیست موقوف دیده دیدن او
بشنود خدا دور یا نزدیک
بیند ار روشن است ور تاریک
حال هر ممکنی به کتم عدم
بیند و داند او نه بیش و نه کم
وز سؤال و طلب هر آنچه رود
بر زبانش یگان یگان شنود
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
هر یک از وصف سمع و وصف بصر
هست جز علم معیتی دیگر
نیست از گوش سر شنیدن او
نیست موقوف دیده دیدن او
بشنود خدا دور یا نزدیک
بیند ار روشن است ور تاریک
حال هر ممکنی به کتم عدم
بیند و داند او نه بیش و نه کم
وز سؤال و طلب هر آنچه رود
بر زبانش یگان یگان شنود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان تفاوتهای وصف سمع و وصف بصر در رابطه با خداوند میپردازد. او بیان میکند که سمع و بصر خداوند نه تنها علم خاصی هستند، بلکه فراتر از فهم و ادراک انسانی میباشند. گوش خداوند به شنیدن صداها و چشم او به دیدن اشیاء نیازی ندارد و او قادر است هر چیزی را از دور و نزدیک ببیند و بشنود. همچنین، خداوند علم به حال هر موجودی را دارد و هیچ چیز از او پنهان نیست. در نهایت، همه آنچه بر زبان انسان میآید نیز برای خداوند قابل شنیدن است.
هوش مصنوعی: هر یک از توصیفهای گوش و چشم، به غیر از علم حضوری، ویژگی دیگری را ندارند.
هوش مصنوعی: شنیدن و دیدن او به حواس ظاهری وابسته نیست؛ برای درک او نیازی به گوش یا چشم نداریم.
هوش مصنوعی: خداوند به هر صورت و از هر فاصلهای شنونده است و اگر چیزی روشن باشد، او آن را میبیند و اگر تاریک باشد، باز هم او آن را مشاهده میکند.
هوش مصنوعی: هر موجودی باید واقعیت خود را در حالتی از عدم ببیند و بداند که وجودش نه بیشتر است و نه کمتر از آنچه هست.
هوش مصنوعی: هر چیزی که بر زبان او بیاید، از پرسش و خواستهاش، یکی یکی شنیده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.