جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۳۷ گویند که جمشید به کف داشت مدام جامی که جهان نمای بود آن را نام در پارس که تخت گاه جمشید آمد امروز تو جمشیدی و بر دست تو جام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر گفته میشود که جمشید، پادشاه افسانهای، جامی جادویی و جهاننما داشته است. این جام در پارس و در زمان جمشید مورد استفاده قرار میگرفته و اکنون نیز اشاره به این دارد که تو (شخص حاضر) همانند جمشید هستی و این جام در دستان توست.
هوش مصنوعی: میگویند جمشید همیشه جامی در دست داشت که نمایانگر تمامی جهان بود و به آن نامی داده بودند.
هوش مصنوعی: در سرزمین پارس که زمانی جمشید، پادشاه بزرگ، بر تخت نشست، امروز تو به جای او ایستادهای و در دستت جامی هست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هم غالیه زلفینی و هم سیم اندام
هم روی نکو داری و هم نیکونام
دو لب چو مدام داری و زلف چو دام
من مانده به دام دایم از بهر مدام
هر چند که از تو بوسه یابم گه بام
در آخر شب مرا هوس آید کام
بوسه بده و کنار برتست حرام
نشنودستی درو غزن باشد شام
افتادم در دام بتی سیم اندام
وز صحبت او دلم رسیده است بکام
تا من بزیم مرا تمام است خوشی
گر دلبر من بسر برد مهر تمام
ای زرین نام لعبت سیم اندام
زر تو و سیم تو نه پخته ست و نه خام
در کس منگر به بی نیازی بخرام
زیرا که توانگری به اندام و به نام
ای رایت شه گرفته از نام تو نام
طبع تو به نظم داده انصاف کلام
هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام
در جلوه عروس نطق را هفت اندام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.