هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر درباره زلف معشوق صحبت میکند که مانند شب، دائماً در حال تغییر است. این زلف گاهی نام و گاهی شکل عجیبی به خود میگیرد. شاعر از معشوق میخواهد که اجازه ندهد زلفش به حال خود رها شود و او را کنترل کند تا به بیسامانی نیفتد.
هوش مصنوعی: زلف تو که همانند شب سیاه است، همیشه در حال تغییر و ناپایداری است. گاهی اتفاقاتی میافتد که نامش را میرباید و گاهی دیگران به تماشای زیباییاش مینشینند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر درباره زلف معشوق صحبت میکند که مانند شب، دائماً در حال تغییر است. این زلف گاهی نام و گاهی شکل عجیبی به خود میگیرد. شاعر از معشوق میخواهد که اجازه ندهد زلفش به حال خود رها شود و او را کنترل کند تا به بیسامانی نیفتد.
هوش مصنوعی: زلف تو که همانند شب سیاه است، همیشه در حال تغییر و ناپایداری است. گاهی اتفاقاتی میافتد که نامش را میرباید و گاهی دیگران به تماشای زیباییاش مینشینند.
هوش مصنوعی: اجازه نده که این گونه به مشکلات و دغدغهها گرفتار شود؛ او را محدود کن و نگذار که به خود مشغول بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از باد صبا خسته شود رخسارش
چون آینه کز نفس رسد زنگارش
زان ترسم اگر برهنه دارد یارش
تیزی نظر خلق کند از کارش
من تازهگلی که او نباشد خارش
یا بلبل خوشگو که بود غمخوارش
بازی که سر دست شهان جاش بود
در دام تو افتاد نکو میدارش
از باد صبا خسته شود رخسارش
چون آینه کز نفس رسد زنگارش
زان ترسم اگر برهنه دارد یارش
تیزی نظر خلق کند از کارش
کو دل که بداند نفسی اسرارش
کو گوش که بشنود دمی گفتارش
آن ماه جمال مینماید شب و روز
کو دیده که تا برخورد از دیدارش
کو دل که بداند نفسی اسرارش
کو گوش که بشنود دمی گفتارش
معشوق جمال مینماید شب و روز
کو دیده که بر خورد از آن دیدارش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.