گنجور

 
 
 
خیام

با سرو قدی تازه‌تر از خرمن گل

از دست منه جام می و دامن گل

زان پیش که ناگه شود از باد اجل

پیراهن عمر ما چو پیراهن گل

انوری

پیراهن گل دریده شد بر تن گل

شلوار تو بینما چو پیراهن گل

ای خرمن کون تو به از خرمن گل

جایی که بود کون تو کون زن گل

کمال‌الدین اسماعیل

ابر آمد و کرد پر گهر دامن گل

زیرا همه دامنست پیراهن گل

ما نیز نهیم رخت پیرامن گل

پیمانه همی زنیم در خرمن گل

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
ابن حسام خوسفی

بشکفت شکوفه باز چون خرمن گل

سبزه بکشید حلّه در دامن گل

در تاک نگر که با سر افرازی خویش

کرده است به ناز دست در گردن گل

اهلی شیرازی

ساقی تو بحسن صورتی خرمن گل

من خار و لیک خاری از گلشن گل

گل نیست ولی ببوی گل هست عزیز

خاری که در آویخته در دامن گل

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه