جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰ یارب به درت شب نیازست امشب با دوست مرا نوبت رازست امشب قلبست و خلاص خواهم از دل زان روی در بوته عشق در گدازست امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از خداوند درخواست میکند که امشب شب مهمی است و او به همراه دوستش نیاز به راز و نیاز دارد. او امیدوار است که بتواند از دل دردمندش رهایی یابد و در آتش عشق، احساساتش را درک کند.
هوش مصنوعی: خداوندا، امشب نیازمند به درگاه تو هستم و با دوستم فرصتی برای گفتوگو و رازی دارم.
هوش مصنوعی: امشب در آتش عشق میسوزم و میخواهم از درد دل خود رهایی یابم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر ما در عیش و ناز بازست امشب
ما را کرم تو چاره سازست امشب
در حضرت جانان که صبا بار نیافت
جان و دل ما محرم رازست امشب
دود دلم آسمانگدازست امشب
چون راه عدم، دور و درازست امشب
صد دور بگشت چرخ و بیدار نشد
خورشید مگر به خواب نازست امشب؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.