ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده
وز دم عیسویت جان جهان زنده شده
از حیای سر زلف تو بنفشه در باغ
پیش خاک کف پای تو سرافکنده شده
هر سحرگاه به پروانه ماه رخ تو
شمع خورشید جهانتاب فروزنده شده
به هوای سر زلف تو دل خلق جهان
رفته بر باد و پریشان و پراکنده شده
سرو آزاد به سرسبزی شمشاد قدت
تا سر افراز شود در چمنت بنده شده
هرکه یک شب شده از شمع رخت روشن چشم
روز اقبال بر او فرّخ و فرخنده شده
تا گل روی تو در باغ جهان بشکفته
دهن ما چو لب غنچه پر از خنده شده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.