گشتم از جان بنده بالای تو
سر فدای روی شهر آرای تو
چون ز من بر بود آرام و قرار
جان به شوخی غمزه ی شهلای تو
سرو جان بگذر زمانی سوی ما
تا بمالم روی را در پای تو
زلفت شبرنگت به روی آشفته کن
تا شود مشک ختن لالای تو
سرو اگر در باغ بیند قامتت
از قد افتد بی شک از بالای تو
ای دو چشم من تو می دانی ز چشم
برد خوابم نرگس رعنای تو
گر به جانم می کنی حکمت روان
نیست رایی در جهان جز رای تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذبه معشوق خود اشاره دارد. او از عشق و علاقهاش به معشوق میگوید و نشان میدهد که چگونه زیبایی و غمزههای او آرامش را از دلش گرفتهاند. شاعر با عباراتی لطیف و شاعرانه خواهان توجه و نگاهی معشوق است و آرزو دارد که لحظهای در کنار او باشد. او همچنین به قدرت خیرهکننده زیبایی معشوق در مقایسه با دیگر زیباییها اشاره میکند و به طور کلی تمام وجودش را فدای عشق و زیبایی او میکند.
هوش مصنوعی: من از جانم گذشتم تا به تو نزدیک شوم و جانم را فدای زیبایی و جلوهات کنم.
هوش مصنوعی: وقتی که تو از کنارم رفتی، آرامش و آسودگیام از بین رفت و به شوخی و ناز چشمان سیاه تو غمگین شدم.
هوش مصنوعی: ای سرو زیبا، لحظهای به سمت ما بیایید تا صورت خود را بر پاهای تو بمالم.
هوش مصنوعی: موهای تیرهات را بر روی چهرهام بریز تا بوی خوش مشک ختن به سمت تو بیاید.
هوش مصنوعی: اگر سرو در باغ زیبایی قامت تو را ببیند، حتماً از شدت شیکی و بلندی تو، احساس کمبود قد خواهد کرد.
هوش مصنوعی: ای چشمان من، تو میدانی که خوابم را از چشمهایم گرفتهای، زیرا که نرگس زیبای تو در نظرم میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگر به جانم ظلم میکنی، درک و درایت قابل توجهی وجود ندارد و هیچ نظری در دنیا به جز نظر تو معتبر نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشقم بر لعل شکرخای تو
فتنهام بر قامت رعنای تو
ماه بر راه اوفتاد از روی تو
سرو شرمنده شد از بالای تو
پوست در تن خشک دارم همچو چنگ
[...]
ای قبای حسن بر بالای تو
مایهٔ خوبی رخ زیبای تو
یاد زلفت برد آب روی صبر
آتش غم گشت خاک پای تو
صد هزاران دل به غوغا بردهای
[...]
آنچه با من میکند سودای تو
میکشم چون نیست کس همتای تو
با خیالی آمد از خجلت هلال
پیش بدر عارض زیبای تو
بر گشاید کار هر دو کون را
[...]
من ز رحمت میکشانم پای تو
کز طرب خود نیستم پروای تو
چشم من جای تو بود ای نور چشم
رفتی و ماند از تو خالی جای تو
چشم خود را اگر نمیبینم رواست
چون نبینم بی تو من ماوای تو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.