بگو که با غم هجران روی او چه کنم
ره وصال ندارم به سوی او چه کنم
چو نیست بار مرا در وصال خلوت دوست
به کام دشمن بدگو به کوی او چه کنم
نه صبر بودن بی او نه طاقت ستمش
به جان رسید دل من ز خوی او چه کنم
شبی نظر به مه چارده فتاد مرا
نداشت روشنی مهر روی او چه کنم
مرا به زلف چو چوگان براند از بر خویش
دلم اگر نشود همچو گوی او چه کنم
به عشق زلف و رخش مایلم به عنبر و گل
درین و آن نبود رنگ و بوی او چه کنم
به جست و جوی وصالش نمی شود حاصل
ولی اگر نکنم جست و جوی او چه کنم
ز حسرت گل رخسار و شکّر لب او
شدم نزار و پریشان چو موی او چه کنم
کنند سرزنشم کز جهان چه می خواهی
درین جهان بجز از گفت و گوی او چه کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه ناشی از دوری معشوق صحبت میکند. او به ناامیدی و بیقراری خود اشاره میکند و میپرسد که در شرایط فقدان وصال و طعم محبت محبوبش چه باید بکند. به تصویر کشیدن عواطفش، از ناتوانی در تحمل فاصله و درد ستم ناشی از دوری میگوید. شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و از حسرت و آرزوی وصال او شکایت میکند. در نهایت، او از سرزنشهای دیگران خسته شده و تنها آرزویش گفتوگو با محبوبش را بیان میکند.
هوش مصنوعی: بگو چه کار کنم با غم جدایی از او؛ وقتی که راهی به سوی او و رسیدن به او ندارم، چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: وقتی که در پی وصال معشوقم نیستم و در تنهایی او بار سنگینی بر دوش دارم، در برابر حرفهای بد دشمن دربارهاش چه کار میتوانم انجام دهم؟
هوش مصنوعی: نه میتوانم به بیصبریام ادامه دهم و نه توان تحمل ستمهایش را دارم. دل من از ویژگیهای او به تنگ آمده، نمیدانم چه کنم.
هوش مصنوعی: شبی به ماه کامل نگاه کردم و به یاد او افتادم. اما چهرهاش آنقدر روشن نیست که من چه کار کنم.
هوش مصنوعی: مرا به زلفش مانند توپ بیندازد، اگر دلم نتواند مانند توپ او بچرخد، چه کار کنم؟
هوش مصنوعی: عشق به مو و چهره زیبای او مرا به عطر عنبر و گل میکشاند، اما اگر در این دنیا هیچ رنگ و بویی از او نیست، چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: در پی یافتن او هستم، اما به نتیجه نخواهم رسید. اما اگر تلاش نکنم که او را پیدا کنم، پس چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: به خاطر آرزوها و حسرتهایی که به خاطر معشوق دارم، حالتی نزار و پریشان پیدا کردهام. حالتی مانند موهای او که در هم پیچیده و پریشان است. نمیدانم چه کار کنم.
هوش مصنوعی: به من انتقاد میکنند که در این دنیا چه هدفی دارم. اما من جز صحبت کردن با او در این دنیا کاری ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گذشت یار و نسازم به خوی او، چه کنم؟
چو صبر نیست ز روی نکوی او، چه کنم؟
رقیب گویدم، ای خون گرفته، چشم ببند
چو عاشقم من مسکین به روی او، چه کنم؟
شدم اسیر سمند و خلاص می جویم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.