چو بلبل در هوای گلستانم
که باشم دایماً با دوستانم
اگرنه عشق گل باشد زمانی
نبیند هیچکس در بوستانم
به عشق آن گل سیراب بینی
که با دستان چنین هم داستانم
دلم جز روی گل رویی نخواهد
قسم باشد به روح راستانم
به سرو قامتش گفتم وفا کن
جوابم داد و گفت از راستانم
به دستانم نمی آید به دست او
جهانگیرست حالی داستانم
نگارینا ز روی لطف باری
ز دست غم زمانی واستانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو خود کردم چرا تاوان ستانم
کجا یابم در اینجا دوستانم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.