گنجور

 
اقبال لاهوری

رهی در سینهٔ انجم گشائی

ولی از خویشتن ناآشنائی

یکی بر خود گشا چون دانه چشمی

که از زیر زمین نخلی بر آئی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode