گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اقبال لاهوری

سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند

کلهٔ جم به گدای سر راهی بخشند

در ره عشق فلان ابن فلان چیزی نسیت

ید بیضای کلیمی به سیاهی بخشند

گاه شاهی به جگر گوشهٔ سلطان ندهند

گاه باشد که بزندانی چاهی بخشند

فقر را نیز جهانبان و جهانگیر کنند

که به این راه نشین تیغ نگاهی بخشند

عشق پامال خرد گشت و جهان دیگر شد

بود آیا که مرا رخصت آهی بخشند