نه هرکس خود گردهم خود گد از است
نه هرکس مست ناز اندر نیاز است
قبای لا اله خونین قبانی است
که بربالای نامردان درا راست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
نه هرکس خود گردهم خود گد از است
نه هرکس مست ناز اندر نیاز است
قبای لا اله خونین قبانی است
که بربالای نامردان درا راست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که هرکسی که خود را در گردهماییها و مهمانیها نشان میدهد، لزوماً اهل معرفت و حقیقت نیست. همچنین، به قدرت و مقام ناپسند اشاره میکند که بر روی افرادی بیجُستار و ناپاک استوار شدهاند. به عبارت دیگر، ظاهر و ناز و نیاز نمیتواند نشانهای از ارزش واقعی انسانها باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که دور هم جمع میشود، لزوماً انسان گرانقدری نیست و به همین ترتیب، هر فردی که به نظر مست و عاشق میآید، واقعاً درگیر عشق و نیاز نیست.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره به اهمیت و ارزش عقیده و ایمان دارد. به عبارت دیگر، نشان میدهد که اصول و اعتقادات، حتی در مواجهه با نامردیها و چالشها، میتواند و باید با قدرت و استقامت محافظت شود. این نشاندهندهی روحیهای است که در برابر سختیها تسلیم نمیشود و بر اصول خود پا میفشارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به وصفش چند گفتن هم نه زیباست
که چندی را مقادیرست و احصاست
خداوندی که تاج دین و دنیاست
بهدولت دین و دنیا را بیاراست
از آن تاجی است در دنیا و در دین
که انعلا مرکب او تاج جوزاست
دلیل دولتش چون روز روشن
[...]
قدر میخواست تا کار دو عالم
به یکبار از پی سلطان کند راست
چو او اندیشهٔ برخاستن کرد
قضا گفتا تو بنشین خواجه برخاست
خداوندا کمینه چاکر تو
کت اندر بندگی یکروی و یکتاست
ز خدمت یکدو روز اردورماندست
مگو سرگشته نا پای برجاست
بخاک پای تو کان نیست تقصیر
[...]
بیا بنشین که دلها بی تو برخاست
دمی با ما دل سنگین بکن راست
من اندیشم که جان بر تو فشانم
مشو از جای، کین اندیشه برجاست
ز تو جورست با ما و غمی نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.