گنجور

 
امیر حسینی هروی

چیست تجرید از علایق پاک شو

در ره آزادگان چالاک شو

همچو مرغان بستهء دانه مباش

مبتلای خویش و بیگانه مباش

همچو گل خندان و بیرون شو ز پوست

گر تو را معنی تجریدی ازوست

در لب دریا به غواصان نگر

کو به تجرید آورد چندان گهر

چون مجرد شد ز نقد و نسیه مرد

او برآورد از فلک یکبار گرد

کم زن ای دل گر همی خواهی کمال

سر این معنیست انفق یا بلال

هرکه در تجرید مرد فرد نیست

در طریق اهل معنی مرد نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode