گنجور

 
حسین خوارزمی

عید در موسم نوروز بسی روح افزاست

روح جانبخش ریاحین چمن راحت زاست

موسم عیش و زمان طرب آمد لیکن

بر دل سوختگان هر نفسی داغ بلاست

عندلیب چمن از ناله نمی آساید

مگر او نیز چو من از گل صد برگ جداست

روز نوروز محبان اثر طلعت دوست

عید عشاق وفا پیشه تجلی لقاست

کیمیای نظر اهل وفا جوی ای دل

که مراد از دو جهان یک نظر اهل وفاست

خاک این در شو اگر ذوق و صفا میطلبی

زانکه این منزل جان بر در اصحاب صفاست

اگر این صومعه با روضه کند دعوی حسن

پیش اهل نظرش از در و دیوار گواست

در پس پرده تو ای دوست جهان میسوزی

پرده چون برفکنی طاقت دیدار که راست

خانمان سوختگانیم که ما را چو حسین

سوختن از غم تو به ز بهشت اعلاست