کدام جلوه، که در سر و سرفراز تو نیست؟
کدام فتنه، که در جلوه های ناز تو نیست؟
مکن بخاک درش، ای رقیب، عرض نیاز
که نازنین مرا حاجت نیاز تو نیست
دلا، بشام فراق از بلای حشر مپرس
که روز کوته او چون شب دراز تو نیست
ز سجده پیش رخش منع ما مکن، زاهد
نیاز اهل محبت کم از نماز تو نیست
بکوی عشق، هلالی، نساختی کاری
چه شد؟ مگر کرم دوست کارساز تو نیست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در خیال مزن فهم خویش سازتو نیست
چو شمع جیبتو جز بوتهٔگداز تو نیست
زکارگاه خیالت کسی چه پرده درد
که فطرت توهم از محرمان رازتو نیست
به غیر نیستی از اعتبار عالم رنگ
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.