ای شهسوار حسن، بمیدان خوش آمدی
از جلوه های ناز خرامان خوش آمدی
خواهم چو مور بوسه زنم پای توسنت
گویم که: ای سفیر سلیمان، خوش آمدی
ای من غلام سرو قد خوش خرام تو
کامروز همچو سرو خرامان خوش آمدی
یک بار اگر بخاک هلالی قدم نهی
گوید هزار بار که: ای جان خوش آمدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با زبانی زیبا و دلنشین به استقبال یک جوان خوشظاهر و زیبای مانند سرو میرود. او میخواهد از زیبایی و ناز او تمجید کند و با اظهار ارادت، خودش را غلام و بندهی او معرفی میکند. شاعر با استفاده از تشبیهات، احساس شادی و خوش آمدگویی خود را به این جوان ابراز میکند و به نوعی عشق و محبتش را به او اعلام میکند. در نهایت، شاعر به او میگوید که اگر یک بار پایش را به خاک بگذارد، سنگینی محبتش را میلیونها بار احساس خواهد کرد.
هوش مصنوعی: ای دلیر و زیبا، خوش آمدی به میدان. تو با ناز و آرامش دلربایت به اینجا آمدهای.
هوش مصنوعی: میخواهم مانند یک مورچه بوسه بزنم به پای تو و بگویم: ای نماینده سلیمان، خوش آمدی.
هوش مصنوعی: ای تو، که من بندهی زیبایی و زیباییات مانند سرو است، امروز با زیبایی و وجدی که داری، به اینجا آمدهای.
هوش مصنوعی: اگر یک بار به خاک هلالی پا بگذاری، آن خاک هزار بار به تو خواهد گفت: عزیزم، خوش آمدی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی
چشم و چراغ شام غریبان خوش آمدی
چون برگ لاله داغ مرا تازه ساختی
ای شاخ گل به سیر گلستان خوش آمدی
زخمم نوشته بود به ناصورنامه یی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.