گنجور

 
هلالی جغتایی

ای شهسوار حسن، بمیدان خوش آمدی

از جلوه های ناز خرامان خوش آمدی

خواهم چو مور بوسه زنم پای توسنت

گویم که: ای سفیر سلیمان، خوش آمدی

ای من غلام سرو قد خوش خرام تو

کامروز همچو سرو خرامان خوش آمدی

یک بار اگر بخاک هلالی قدم نهی

گوید هزار بار که: ای جان خوش آمدی