ای قدت نازک نهال جویبار چشم من
لطف کن، برخیز و بنشین بر کنار چشم من
چشم مردم را غبار از گرد میباشد، ولی
میبرد گرد سر کویت غبار چشم من
اشک من هر کس که دید از کار چشمم دست شست
گوشه چشمی گرفت از دست کار چشم من
قطره خون بود کز دل داشت چشمم یادگار
برکنار افتاد اکنون یادگار چشم من
گر بروی من، هلالی، سیل اشک آمد چه شد؟
تا چها آید هنوز از رهگذار چشم من؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خیال عارضت گلشن نگار چشم من
رُسته شمشاد قدت در چشمه سار چشم من
گر خیالت دامن آب روان می بایدش
گو بیا چون سرو بنشین بر کنار چشم من
چشم خوشخوابت به عیاری و شوخی می برد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.