گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
هلالی جغتایی

آهم شنید و رنجه شد آن ماه چون کنم؟

دیگر نماند جای نفس، آه چون کنم؟

طفلست و شوخ و بی خبر از درد عاشقی

او را ز حال خویشتن آگاه چون کنم؟

خواهم گهی بخاطر او بگذرم ولی

سنگین دلست، در دل او راه چون کنم؟

در پای او بمردم و قدرم نشد بلند

یارب، ز دست همت کوتاه چون کنم؟

ای بخت، من کجا و تمنای وصل او؟

درویشم و گدا، هوس شاه چون کنم؟

گفتی: چراست پیرهنت چاک همچو گل؟

بوی تو داد باد سحرگاه چون کنم؟

گویند: ناله چیست؟ هلالی، خموش باش

با کوه درد و محنت جان کاه چون کنم؟