گنجور

 
هلالی جغتایی

جای آنست که شاهان ز تو شرمنده شوند

سلطنت را بگذارند و تو را بنده شوند

گر به خاک قدمت سجده میسر گردد

سرفرازان جهان جمله سرافکنده شوند

بر سر خاک شهیدان اگر افتد گذرت

کشته و مرده، همه از قدمت زنده شوند

جمع خوبان همه چون کوکب و خورشید تویی

تو برون آی، که این جمله پراکنده شوند

هیچ ذوقی به ازین نیست که از غایت شوق

چشم من گرید و لب‌های تو در خنده شوند

گر تو آن طلعت فرخ بنمایی روزی

تیره روزان همه با طالع فرخنده شوند

اگر اینست، هلالی، شرف پایه عشق

همه کس طالب این دولت پاینده شوند

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار