حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۵۳ ساقی، رگ ابر آبداری برخاست گویا که ز چشم می گساری برخاست تا آینهٔ جام گرفتی در دست زآیینهٔ خاطرم غباری برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، ساقی به آرامی و با طراوت از دل ابر آبداری میگذرد و به نظر میرسد این حال از چشمان میگساری نشأت میگیرد. زمانی که جام را در دست میگیرد، یادها و خاطرات قدیمی از ذهنم زنده میشود.
هوش مصنوعی: ای ساقی، به نظر میرسد که از چشمان تو، اشک شبیه باران جاری شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که شیشهٔ جام را در دست گرفتی، گرد و غباری از یاد و خاطرههای من برخواست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.