حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۷ زهرم به قدح دهی که می نوش مکن در آتشم افکنی که هان جوش مکن باری چو ز خون عاشقان می نوشی این لخت کباب را فراموش مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
جز بادهٔ نیستی دلا نوش مکن
جز سلسلهٔ نیاز در گوش مکن
روزی که به همّت ز فلک برگذری
بیچارگی خویش فراموش مکن
جز جام جلالت اجل نوش مکن
جز نغمهٔ عشق کبریا گوش مکن
در کان عقیق فقر عشرت نقد است
می میخور و قصهٔ پرندوش مکن
در وادی عشق، شعله خس پوش مکن
از زمزمه ی شوق فراموش مکن
بانگ خضر از برای گمراهی توست
گر گوش تو آواز کند، گوش مکن
ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن
حرف غرض آمیز کسان گوش مکن
اکنون که شکفت غنچه ی باغ رخت
حق نفس مرا فراموش مکن
طوفان می نسیان از این نوش مکن
فحش عرب و حرف عجم گوش مکن
خواهی چو صلاح حال مستقبل را
ایام گذشته را فراموش مکن
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.