گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

ازرقی هروی

ناگاه همی زدم من ، ای شمع و چراغ

از شهر بباغ با دلی پر غم و داغ

باغ ار چه بود جای تماشا و فراغ

دوزخ بود ، ای نگار ، بی روی تو باغ

سنایی

از یار وفا مجوی کاندر هر باغ

بی هیچ نصیبه عشق میبازد زاغ

تا با خودی از عشق منه بر دل داغ

پروانه شو آنگاه تو دانی و چراغ

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
اوحدالدین کرمانی

از علم اگر دل تو را هست چراغ

هان تا ننهند علم تو را بر دل داغ

چون علم آمد دماغ لایق نبود

از خود تو خود انصاف بده علم و دماغ

مولانا

ای بندهٔ سردی به زمستان چون زاغ

محروم ز بلبل و گلستان ز باغ

دریاب که این دم اگرت فوت شود

بسیار طلب کنی به صد چشم و چراغ

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
ابن حسام خوسفی

بنشست به ناز سرو در دامن باغ

لاله ز کرشمه برداشت ایاغ

تا خرم و خوش بود شبستان چمن

در پای درخت لاله بر گرد چراغ