حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۷ عشق تو سواد دیده را جیحون کرد رشک تو دل از سینهٔ ما بیرون کرد در وصل کنیم یاد ایام فراق اندیشهٔ حرمان، دل ما را خون کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار بیانگر عشق و longing (دلتنگی) برای معشوق است. عشق معشوق باعث شده است که دیدگان را سرشار از معانی عمیق کند و دل را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. خاطرات دوران فراق و جدایی، دل را مملو از حسرت و غم کرده است.
هوش مصنوعی: عشق تو به اندازهای عمیق و وسیع است که دیدگان ما را به دریایی بیپایان تبدیل کرده و حسادت تو باعث شده که دل ما از سینهامان خارج شود.
هوش مصنوعی: در دور هم بودن و یادآوری لحظات جدایی، افکار ناامیدکننده و حسرت، دل ما را پر از غم و اندوه کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سودای تو آتش دلم افزون کرد
نادیدن رویت آب چشمم خون کرد
هر در که لبت در صدف گوشم ریخت
هجران توام ز دیدگان بیرون کرد
امسال بهار رسم دیگر گون کرد
مستخر جیش باد صبا بین چون کرد
بر شاخ شکوفه را کشید اندر چوب
تا هر درمی که داشت زو بیرون کرد
سودای تو آتش دلم افزون کرد
نادیدن رویت آب چشمم خون کرد
هر در که لبت در صدف گوشم ریخت
هجران توام ز دیدگان بیرون کرد
در آتش پدر نگاه لیلی چون کرد
مجنون زرهی دید که سر بیرون کرد
سنگی زد و کاسه سرش پر خون کرد
آش عجبی به کاسه مجنون کرد
آن گل که دل اهل وفا را خون کرد
خون کرد چنانکه کس نداند چون کرد
سر پنجه بخون عاشقان گلگون کرد
چون شاخ گلی که غنچه ها بیرون کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.