اگر بنده را سربلندی رسد
ز مسکینی و مستمندی رسد
ز خودبینی، ابلیس مردود شد
کف خاک افتاده مسجود شد
نبینی که چون دانه افتد به خاک
بکوشند مهر و مه تابناک
کز افتادگی سرفرازش کنند
به صد ناز، با برگ و سازش کنند
طبایع شتابنده در اعتضاد
به خدمت کمر بسته باران و باد
مکن خودپرستی ز نابخردی
خدابنده گردی، ز ترک خودی
مجاهد اگر نفس امّاره کشت
کلید در فتح دارد به مشت
چه حاصل که صد خرقه برتن دری؟
خدا رس شوی چون ز خود بگذری
فزونی چو خواهی کم خویش گیر
ره این است، اگر سالکی پیش گیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.