شنیدم فریدون با فر و هوش
نیاسود چشمش، شب از درد گوش
به خاصان چنین گفت در بامداد
که امشب سزای مرا، گوش داد
همانا که نالیده باشد ز درد
ضعیفیّ و نشنیده این خفته مرد
چو غفلت ز مظلوم ورزید گوش
مرا دوش این درد، مالیدگوش
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
شنیدم فریدون با فر و هوش
نیاسود چشمش، شب از درد گوش
به خاصان چنین گفت در بامداد
که امشب سزای مرا، گوش داد
همانا که نالیده باشد ز درد
ضعیفیّ و نشنیده این خفته مرد
چو غفلت ز مظلوم ورزید گوش
مرا دوش این درد، مالیدگوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: فریدون از درد و رنجی که احساس کرده، در خواب نمیتواند آرام بگیرد و به اطرافیانش میگوید که شب گذشته به صدای درد و نالهی یک ضعیف گوش داده است. او ناراحتی خود را ناشی از بیتوجهی به مظلومان میداند و به همین خاطر از درد خود رنج میکشد.
هوش مصنوعی: شنیدم که فریدون، با قدرت و هوش خود، هرگز از خواب راحت بهرهمند نشد و شبها به خاطر درد و غم، چشمانش بسته نمیشد.
هوش مصنوعی: در صبح زود به جمعی از خواص و نزدیکان خود گفت که دیشب به خاطر کارهایم حاکمیت و توجه خاصی به من نشان دادند.
هوش مصنوعی: بیشک نالهای از درد برآمده است از دل یک ناتوان، ولی آن مرد خوابیده توجهی به این ناله نمیکند.
هوش مصنوعی: وقتی که انسان از ظلم به مظلوم غفلت کند، درد و رنج او به گوش من رسیده و احساس سنگینی آن را بر دوشم میکشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.