بخش ۱۶ - حکایت از تاریخ دهقان در صعوبت صحبت احمقان
رقم کرده با نوک کلک دبیر
به نامه، جهاندیده دهقان پیر
که از عهد شیث و کیومرث و جم
چنین است رسم ملوک عجم
که چون خشم گیرند بر عاقلان
نشانندشان همسرِ جاهلان
غضب چون نمایند بر بخردی
به زندان کنند اندرش با ددی
نه آن دد که مردم دری کار اوست
همان دد که از مردم سفله خوست
بتر زین نباشد عذابی الیم
که با احمقی همسر افتد حکیم
کریمی که جفت لئیمان شود
برو سختی مردن آسان شود
ازین است کز سرور کاینات
جهان معانی، علیه الصّلات
چنین است فرمان که باشد سه تن
سزای ترحّم، به دور زمَن
عزیزی که چرخش به خواری کشد
توانگر که از فقر تلخی چشد
سیم بخردی کز جفای سپهر
شود سُخرهٔ جاهل دیو چهر
خدای کرم گستر ذوالجلال
نیوشندهٔ راز و دانای حال
مرا زین سه محنت رهایی دهد
وزین بستگی، دلگشایی دهد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...