شنیدم که صاحبدلی پاک دلق
هدف شد به طعن زبانهای خلق
نهادند در وی زبان بدرگان
فتادند در پوستینش سگان
جوانمرد را وقت شوریده شد
به نزدیک پیری جهان دیده شد
از آن بدقماران کجباز گفت
دغلبازی گمرهان باز گفت
دل آشفته شد پیر آموزگار
فرو ریخت اشکش چو ابر بهار
شنیدی چه گفت آن پسندیده خوی؟
بگفتش برو شکر یزدان بگوی
بگو شکر حق آشکار و نهفت
کزان بهتری کت بداندیش گفت
مرا سوختن باید این کهنه دلق
که بدتر از آنم که دانند خلق
ستایندم افزون ز معروف کرخ
رسانند درگاه کاخم به چرخ
ز تو شرمسارند بدگوهران
مرا خجلت است از ستایشگران
بهشت تو شد تهمت بدسگال
مرا دوزخ است آتش انفعال
مرا چهره زرد است روز امید
تو را چهره سرخ است و محضر سفید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است دربارهی کسانی که به یک فرد نیکوکار طعنه میزنند و او را به زشتیها نسبت میدهند. شاعر به داستان مردی پاکدلی اشاره میکند که به خاطر ناملایمات و زبانهای بدگویان در معرض قضاوت قرار میگیرد. پیرمردی دانا در این میان، به او میگوید که باید شکر خدا را به جا آورد و از بدگوییها نگران نباشد. او همچنین بیان میکند که این نیکوکار از تمجید دیگران خجالتزده است و احساس میکند که بر اثر این بدگوییها به معنای واقعی آتش عذاب را در درون خود دارد. در نهایت، شاعر تضاد بین حالت چهره خود و دیگران را به تصویر میکشد و نشان میدهد که در باطن او نیکویی و صداقت وجود دارد.
هوش مصنوعی: شنیدم که فردی با صداقت و پاکی، به خاطر لباس سادهاش مورد تمسخر و انتقاد مردم قرار گرفت.
هوش مصنوعی: درون او زبانی گذاشتند و در پوشش او، سگها افتادند.
هوش مصنوعی: جوانمرد وقتی شور و شوقش به اوج رسید، به نزد فردی سالخورده و باتجربه رفت.
هوش مصنوعی: بدقماران که به دنبال تقلب و فریب در بازیهای قمار هستند، در واقع در حال فریب خودشان نیز میباشند.
هوش مصنوعی: دل معلم پیر در هم ریخت و اشکش مانند باران بهاری فرو افتاد.
هوش مصنوعی: شنیدی چه گفت آن شخص نیکوخلق؟ گفت برو و شکر خدا را به جا آور.
هوش مصنوعی: بگو شکرگزاری را هم در روشنایی و هم در خفا انجام بده، زیرا از این شکرگزاری بهترین نتیجهها بهدست میآید.
هوش مصنوعی: من باید بسوزم در این لباس کهنه، زیرا وضعیتی دارم که مردم حتی از آن هم مطلع نیستند.
هوش مصنوعی: من به خاطر احترام و شهرت خود در کرخ ستایش میشوم، و میخواهم که دروازه کاخ من به آسمان گشوده شود.
هوش مصنوعی: بدگوهران از تو شرمندهاند و من از ستایشکنندگان خجالتزدهام.
هوش مصنوعی: بهشت تو باعث شده که من به بدخواهی متهم شوم و در واقع برای من دوزخ و آتش ناامیدی است.
هوش مصنوعی: من چهرهام زرد است، اما تو در روز امید چهرهات سرخ و درخشان و حاضر و آمادهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.