محبت شیر و دل ها بیشه ی اوست
دو عالم سوختن، اندیشهٔ اوست
بود تا صید جانم، رنجه اش باد
دلم سیلی خور سرپنجه اش باد
تومستی میکنی همچوشرابی
سمندر چون شکیبد، دور از آتش
ازین طاقت گداز پیکر طور
خرابات وجودم، باد معمور
تعالی زین همای اوج اقبال
جهان را پرورد در سایهٔ بال
ازو ملک و ملک پیرایه اندوز
به هر قد خلعت شایستگی دوز
غمش نگذاشت در عالم دلی تنگ
شرابش شیشهٔ ناموس را سنگ
ازبن آتش به هر خرمن شراری ست
وزین غم هر دلی در زیر باری ست
اگر جان است، غم پروردهء اوست
وگر دل، دست و پا گم کردهٔ اوست
خوشا کاری که باشد مشکل از وی
خوشا باری که آید بر دل از وی
غمش از شادمانی دلرباتر
جفایش از وفا شیرین اداتر
معاذ الله چه گفت این خامهٔ خام؟
زبانش را مبادا لذت از کام
وفا و جور همسنگ است در عشق
امید و بیم، یکرنگ است در عشق
رگ و پیوند محکم کرده ز اوّل
دو بینی با هوسناکان احول
هوس چبود؟ ز غم پرهیز کردن
وفا را از جفا تمییز کردن
ولی جایی که عشق آشنا روست
دو عالم محو، در یکرنگی اوست
تعالی الله چه درباییست، زخّار
در او هر قطره مخزنهای اسرار
حبابش جام هشیاریّ و مستی
رگ موجش تعیّنهای هستی
کفش در رقص چون مستان سرشار
به جامش جلوه گر عکس رخ یار
دویی در وحدتش، نقش بر آب است
که خود یار است و خود جام شراب است
ز حدّش کشتی فکرت تباهی
تعالی العشق عن تعب التناهی
بیا مطرب دم گرمی به نی کن
سرود عشق را مستانه طی کن
در این دریای آتش، خیرگی چیست؟
چو می سوزد نفس، خاموشی اولی ست
سپند من بود زآتش به زنهار
تو گر مردی، قدم یکدم نگهدار
حزین، آگاهی از آغاز و انجام
بترس از بی وفاییهای ایام
شراری تا تو را در آب و گل هست
خراش ناخنی درکار دل هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان عشق و محبت پرداخته و از زیباییها و پیچیدگیهای آن سخن میگوید. شاعر به توصیف حالاتی از عشق میپردازد که هم غمآور و هم شادمانه است. او به رابطهی میان وفا و بیوفایی، غم و شادی اشاره کرده و بیان میکند که در عشق، این دو حالت همزمان وجود دارد.
شاعر از تاثیرات محبت الهی سخن میگوید و عشق را به گونهای توصیف میکند که جان و دل را در بر میگیرد. احساسات عاشقانه را از شادی و غم، دوگانگی و یگانگی، شفافیت و پیچیدگی از هم تفکیک میکند. در نهایت، او بر اهمیت ماندن در لحظه و توجه به عشق به جای ترس از بیوفایی تأکید میکند، و عشق را به عنوان نیرویی که از هر آتش و خطری برتر است، معرفی میکند.
هوش مصنوعی: عشق و محبت مانند عسل شیرین و پر از لذت است و دلها در جایگاهی خاص در آن قرار دارد. همه چیز در هستی و زندگی به خاطر تفکرات و اندیشههای اوست که ما را به آتش میکشاند و میسوزاند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که قلبم در چنگال اوست، هر چه درد و رنج بکشم، به خاطرش است و نیش زدن اوست که مرا آزرده خاطر میکند.
هوش مصنوعی: تو در مستی به مانند شرابی هستی که دور از آتش به آرامی میماند.
هوش مصنوعی: از این خستگی و درد که در وجودم احساس میکنم، میخواهم خود را در دنیای شاداب و سرزندهای بیابم.
هوش مصنوعی: اوج موفقیت و خوشبختی به مدد این همای بلند، جهان را تحت تاثیر خود قرار داده و در آغوش خود پرورش میدهد.
هوش مصنوعی: از او، ملک و سلطنت به ثروت و زیبایی زینت مییابند و به هر اندازه که شایستگی وجود دارد، لباس و adornment مناسب بر تن میکنند.
هوش مصنوعی: غم او مانع از آن شد که در دنیا دلی خوش و شاداب داشته باشم. نوشیدن شراب، برایم مانند شکستن شیشهای است که حرمت و ناموس را به خطر میاندازد.
هوش مصنوعی: از آغاز آتش به هر کجا که بنشیند، آتشی در آنجا خواهد بود و به همین دلیل، هر قلبی زیر بار غم سنگینی دارد.
هوش مصنوعی: اگر زندگی و وجود من ادامه دارد، به خاطر غم و اندوه اوست و اگر هم دلی دارم، آن دل در حیرت و سردرگمی به سر میبرد به خاطر او.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در کارهایش چالشها و دشواریها وجود دارد، زیرا بارهای سنگینی که بر دلش میآید، او را قویتر و پختهتر میسازد.
هوش مصنوعی: غم آن شخص حتی از خوشحالی و شادابی دل بیشتر تأثیرگذار است و بیوفاییاش از وفا هم شیرینتر و جذابتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: به خدا قسم، چه سخنی بیمقدار و ناپخته گفت این قلم ناتوان! امیدوارم که زبانش از لذت و زیبایی بیبهره بماند.
هوش مصنوعی: در عشق، وفا و بیوفایی در یک تراز قرار دارند و امید و ناامیدی در این حس، برابری و یکدلی دارند.
هوش مصنوعی: از آغاز، پیوند محکمی به وجود آوردهای که دو چشم تو با هوسران بدحال ارتباط دارد.
هوش مصنوعی: خواسته و اشتیاق چیست؟ این است که از درد و رنج دوری کنیم و وفاداری را از خیانت تفکیک نماییم.
هوش مصنوعی: در جایی که عشق به خوبی شناخته شده است، دو جهان در یکدلی و یکرنگی او غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: عظمت و بزرگی خداوند چقدر شگفتانگیز است، که هر قطره از آن مانند گنجینهای پر از رازها و اسرار میباشد.
هوش مصنوعی: حباب با هیجان و آگاهی شباهت دارد و رگهای موج، نشاندهنده مشخصات و ویژگیهای زندگی است.
هوش مصنوعی: کفشهای رقصان مانند مستان پرشور، جلوهای از چهره محبوب را در دل میدارد.
هوش مصنوعی: دوگانگی در اصل وحدت، مانند تصویری است که بر روی آب نقش میبندد و زود محو میشود. او هم محبوب است و هم خود شراب، یعنی در همهچیز یکی است.
هوش مصنوعی: اندیشهات به مرزهایی رسیده که فراتر از آن، عشق به اوج و کمال خود میرسد و از درد و رنج محدودیتها رهایی مییابد.
هوش مصنوعی: بیایید ای نوازنده، با صدای دلنشینت، آهنگ عشق را بساز و به شیوهای شاداب و مستانه پیش برو.
هوش مصنوعی: در این دریای آتش، چه نیازی به تماشا و مشاهده است؟ وقتی که نفس فرد در حال سوختن است، بهترین کار سکوت و خاموشی است.
هوش مصنوعی: شعلهور شدن عشق و محبت من به خاطر توست. اگر مردی، فقط کمی صبر کن و از من فاصله نگیر.
هوش مصنوعی: حزین، مراقب باش که از شروع و پایان امور آگاه شوی، زیرا به ناپایداریها و بیوفاییهای روزگار میرسیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو وجود داری و در دنیا حضور داری، دل من همواره دچار خراش و درد خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.