غزلی برده رندکی از من
که نگویم ز ننگ، نامش باز
سخن عاشقان نمایان است
بوالهوس کی شده ست محرم راز؟
گر نه آیین امتیاز بدی
سحر هم، می زدی دم از اعجاز
یک دو بیتک مناسب آمده است
یادم از باستان سحر طراز
نمکین خوش نموده است رقم
نکته زا، خامهٔ سخن پرداز
دزد شاعر به ماکیان ماند
که به زیرش نهند، بیضهٔ غاز
بچگانش به سوی بحر روند
او به ...ون دریده ماند باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل به نوعی از حال و هوای شاعرانه و بازی با واژهها اشاره دارد. شاعر از غزلی سخن میگوید که به شدت احساساتی است و به نوعی خود را درگیر احساسات عاشقانه و رازهای آن میبیند. او نگران است که نام این غزل را بر زبان بیاورد چون ممکن است ننگین باشد. شاعر به زیبایی و خاص بودن شعرهای عاشقانه اشاره میکند و از انتظار دیگران برای شنیدن سخن ناشناسی میگوید. در پایان شاعر به تضاد و بازی کلمات اشاره میکند و همچنین به نوعی انتقاد از کسانی که به آسانی به زیباییهای عمیق شعر پی نمیبرند. غزل در کل به دنیای عشق و هنر شعر پرداخته و به چالشهای آن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: غزلی از من به دست یک رند افتاده که به خاطر شرم نمیتوانم نامش را ببرم.
هوش مصنوعی: حرفهای عاشقان همیشه روشن و واضح است، اما فردی که دلخواه و بیخیال است هرگز به درک رازهای عشق نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر ویژگیهای ویژهای برای تمایز وجود نداشت، حتی سحر و جادو را هم نمیتوانستی به اعجاز نسبت بدهی.
هوش مصنوعی: دو بیتی زیبا و دلنشین به یادم آمده که از زیباییهای گذشته حکایت میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که نکنههای زیبا و جذاب با کلمات شیرین و دلنشین، تاثیر زیادی بر دل و روح انسان میگذارند. قلمی که سخن را مینویسد، با ذوق و هنری خاص، زیبایی و لذت را به کلامی که مینویسد، میبخشد.
هوش مصنوعی: این بیت به مقایسه دزد شاعر با ماکیانی میپردازد که وقتی زیر آن مینشینند، بیضهٔ غاز را در خطر میگذارند. به نوعی به خطر افتادن آثاری از شعر و ادبیات اشاره دارد که ممکن است به خاطر دزدی و جعل هنر نابود شوند.
هوش مصنوعی: بچّهها به سمت دریا میروند و او در آنجا تنها و بدون قدرت میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.