گنجور

 
حزین لاهیجی

ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید آنجا

گشاد دل در آن ابروست، قفل اینجا، کلید آنجا

رهم تا کوی او دور و ندارم طاقت پایی

رهی زافتادگی، چون جاده می باید کشید آنجا