گنجور

 
حزین لاهیجی

ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو

مزرعی را که نکشتی، نتوان کرد درو

من تنک مایه ام و پیر مغان مستغنی

وای اگر خرقهٔ سالوس نگیرد به گرو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode