درد دل گفتمی، ار همنفسی داشتمی
کردمی شکوه، اگر دادرسی داشتمی
رخنه های دلم از گرد کدورت شده پر
یاد آن روز، که چاک قفسی داشتمی
چه کنم؟ جور تو خاکستر دل داد به باد
پاس این سوختهٔ عشق، بسی داشتمی
تنگ می کرد به من، گوشه ی تنهایی را
وای اگر در همه آفاق کسی داشتمی
سخت آزرده ام از خاطر افسرده، حزین
کاش اگر عشق نبودی، هوسی داشتمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و دل خود صحبت میکند و میگوید اگر کسی همدرد داشت، شکایتش را میکرد. دلش پر از کدورت و غم است و به یاد روزهایی میافتد که امید و آزادی داشت. او از جفای عشق و تنهایی رنج میبرد و آرزو میکند که اگر عشق نبود، حداقل هوس و آرزویی داشته باشد که او را از این حالت نجات دهد. این شعر به شدت احساساتی و تأثیرگذار است و نشاندهندهی عواطف عمیق شاعر است.
هوش مصنوعی: اگر کسی را داشتم که با او درد دلم را در میان بگذارم، از مشکلات و شکوهم شکایت میکردم. اگر کمک کنندهای در کنارم بود، میتوانستم به او پناه ببرم.
هوش مصنوعی: دل من از غبار کدورت پر شده و یاد آن روزها را زنده کرده که زمانی آزاد و خوشحال بودم.
هوش مصنوعی: چه کنم؟ دل شکستهام را به باد سپردم، اما این سوختهٔ عشق را که داشتم، بسیار بود.
هوش مصنوعی: در تنهاییام احساس تنگی میکردم و ای کاش در تمام دنیا کسی داشتم تا با او باشم.
هوش مصنوعی: من به شدت دلگیرم از اندوهی که دارم. کاش در این حالتی که هستم، عشق وجود نداشت تا حداقل هوس و تمایلی به چیزی داشته باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.