دل، سیه مست به سودای تو از جا رفته
از نگاه تو چها بر سر تقوا رفته
هرکس از لعل توکام دل ناشادگرفت
چارهٔ ماست که از یاد مسیحا رفته
نتواند که رود از دل فرهاد برون
نقش شیرین اگر از صفحه خارا رفته
گرد راهش بود از نکهت گل مشکینتر
هرکه از جلوه رخسار تو از جا رفته
کشش اوست که ما را برد از خویش حزین
شبنم از جذبه خورشید به بالا رفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.