دیدی چهاکرد، غم با دل من؟
رسوا دل من، شیدا دل من
نور جمالت، شمع تجلی
تن کوه طور و موسی دل من
از خاطرم برد یاد تو تنگی
در خانه دارد، صحرا دل من
دارد تماشا خوش با تو سودا
خارا دل تو، مینا دل من
گرکافرم گفت زاهد، و گر مست
از کس ندارد پروا دل من
کرده ست جانان در جان تجلّی
در قطره دارد، دریا دل من
روز ازل سوخت داغت حزین را
آتش تو بودی، سینا دل من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.