ز هند تیره دل چون شمع روشنگر برون رفتم
به پای خود به این شهر آمدم با سر برون رفتم
چو آن شبنم که گیرد جذبهٔ خورشید دامانش
سبکروحانه بی امداد بال و پر برون رفتم
به من نگذاشت دوران سبک سر، قوّت پایی
چو موج از سینه، زین دریای بی لنگر برون رفتم
نگشت آلودهٔ پستیِّ همّت دامن پاکم
ازین عالم چو خورشید بلند اختر برون رفتم
چو شمع بزم کوران تا به کی بیهوده بگدازم؟
حزین ، از کشور گردون دون پرور برون رفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالت روحی و سفر خود به بیرون از دنیای مادی و مشکلات زندگی حرف میزند. او خود را مانند شمعی روشنگر و شفاف توصیف میکند که از تاریکیها و افسردگیهای زندگی رهایی یافته است. شاعر با اشاره به شبنم که تحت تأثیر خورشید قرار میگیرد، از نرمی و سبکی روح خود صحبت میکند. همچنین، از ناتوانیهایی که او را در دنیای مادی نگهداشتهاند، شکایت دارد و نکاتی درباره پاکی و ارزشهای بالا مطرح میکند. در نهایت، او از فضای کثیف و غمانگیز زندگی عادی فرار میکند و به آزادی و روشنی دست مییابد.
هوش مصنوعی: از سرزمینی با دل تاریک، مانند شمعی که روشنایی میبخشد، خارج شدم و با پای خود به این شهر آمدم، در حالی که سرم را هم بالا گرفته بودم.
هوش مصنوعی: مانند شبنمی که تأثیر گرما و نور خورشید را بر تن خود احساس میکند، من نیز با حالتی سبک و بینیاز از کمک دیگران، بال و پر خود را باز کرده و از اینجا خارج شدم.
هوش مصنوعی: دوران بیرحم و ناپایدار اجازه نداد که من با قدرت و استحکام از این دریا بیلنگر بیرون بیایم، مانند موجی که از عمق سینه بر میخیزد.
هوش مصنوعی: من از این دنیا با همتی والا خارج شدم و دامن پاکم آلوده به ناپاکیهای آن نشد، مانند خورشید که به بالاترین نقطه آسمان میتابد.
هوش مصنوعی: من همچون شمعی در محفل تاریکان، تا چه زمانی بیهدف و بیهوده میسوزم؟ ای حزین، من از سرزمین بیارزش آسمان دور شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.