غافل دمی از جذبهٔ صیّاد نگردیم
هر چند قفس بشکند آزاد نگردیم
تا رخت به دریا نکشد قافله ما
خاموش چو سیلاب ز فریاد نگردیم
کام دل ما بسته به کام دل یار است
آزرده دل از ناوک بیداد نگردیم
خون درتن ما بی خبر از مستی چشمی ست
آگه ز رگ نشتر فولاد نگردیم
سر را ننماییم دریغ از ره دشمن
گر شمع شویم از گذر باد نگردیم
داریم حزین از همه سو، جانب دشمن
هرگز به شکست دگری شاد نگردیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هرگز به خراش جگری شاد نگردیم
گر تیشه شویم امت فرهاد نگردیم
تا محمل لیلی نشود سلسله جنبان
ما همچو جرس مشرق فریاد نگردیم
آزادگی و بی ثمری جامه فتح است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.